کادو
دیروز ثنای عزیزم بعد ازبرگشتن از کلاس زبان دیدم یک چیزی پشتش قایم کرده و به من هم گفت نگاه نکنم و برم بشینم بعد دوتایی(همراه با داداشی )آمدند پیشم و کادویی را دستم دادند و گفتند مامان جون دوستت داریم منهم دو تاشون و بوس کردم و کادو را باز کردم دیدم تابلویی هست با این متن:
مادر عزیزم
آسمانت بی غبار سهم چشمانت بهار
قلبت از هر غصه دور بزم عشقت پر سرور
بخت و تقدیرت قشنگ عمر شیرینت بلند
ثنا جون با پول تو جیبی های خودش اینکارو کرده بود
ممنونم عزیز دلم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی